دکتر
سلام به اقا پسر گلم که خیلی هم عجله داره زود بیاد بغل مامانی از شنبه هفته پیش که اون اتفاق برام افتاد تا الان که هنوز توی استراحت مطلق بسر میبریم فقط خدا می دونه چی به من گذشته ..... اول اینکه دکترم را عوض کردم و رفتم پیش همون خانم دکتری که دفعه قبلی من را کورتاژ کرد و روزی که خونریزی داشتم بعد از لطف خدا با تجویز داروهاش جون پسرمو نجات داد و قرار شد دیگه تا اخر برم پیش خودش .... مشکلم را بهش گفتم خیلی ارومم کرد و بهم گفت باید دکترت سرکلاژت میکرده و الان دیگه خیلی دیره ولی نگران نباش و تازه شدی شبیه کسی که سرکلاژ کرده و باید استراحت مطلق داشته باشه و اگه استراحت کنی اتفاقی نمیفته .... بعد هم برام سه تا امپول پرولوتون نوشت و قرص ایزوپرین و...
نویسنده :
مامانی
15:47