روزهای خوب زندگی
سلام گل پسر مامان روزها و شبها جوری پشت سر هم میگذرند که مجالی واسه نوشتن به من نمیدند. شما اقا پسر قند عسلم که هر روز داری بزرگتر و اقاتر میشی سه سال و نیم گذشت از روزایی که آرزو داشتم یه لحظه ببینمت و استرس اینو داشتم که سالم به دنیا بیایی و هنوزم که هنوزه عشق من به تو انقدر زیاده که طاقت یک لحظه دوریت را ندارم. اگه یه لحظه نباشی همه اش دنبالت میگردم و دلم میخواد بشینم و ساعت ها نگاهت کنم. دیگه کم کم داری واسه خودت مردی میشی و من نظاره میکنم روزایی که تند و تند پشت سر هم میگذره. کوچولوی نازم مثل همیشه عاشقتم و برای لحظه لحظه های زندگیت ارزوی شادی و سلامتی و خوشبختی دارم....
نویسنده :
مامانی
10:28
روزهای با تو بودن
مرد کوچولوی من روز به روز بزرگتر و اقاتر میشه ...
نویسنده :
مامانی
13:47
28 ماهه که دنیامی
سلام عروسک قشنگم خوبی مامان؟ الهی مادر فدای دستهای کوچیکت بشه ببخش تاخیرم را مادر درگیر تو شدم و تو اصلا بهم اجازه نمیدی لپ تاپ بیارم چه برسه به اینکه بخوام روشنش کنم بزرگ شدی ماشالله و دیگه حسابی شیطونی میکنی از صبح تا شب فقط بازی الانم که تونستم بیام دست کوچولوت سوخته بود و بی تابی میکردی خوابیدی الهی فدات بشم من علیرضای نازنینم همیشه بخند مامان دوست ندارم در برابر تمام گریه های بی وقفه ات کم بیارم ولی وافعا گاهی وقتها منم کم میارم و کلافه میشم از اینکه تو بجای خندیدن و بازی سر هر چیزی انقدر گریه میکنی . الهی من فدای تو عاشقتم نفسم تو بهترین منی تو زندگی منی تو نفس منی عاشقتم عشق کوچولوی من اینم گل پسری ...
نویسنده :
مامانی
23:47
پسرکم هجده ماهه شدی
سلام عسلم ببخش که اینقدر دیر میام مامان جونی وبلاگت ولی خیلی سرم شلوغه و چند روز دیگه عید میشه گل پسرم حسابی واسه خودت اقا شدی و هر روز داری بیشتر از روز قبل دلبری میکنی برامون همه کلمات را یاد گرفتی و مثل طوطی هرچی بهت میگیم تکرار میکنی الهی فدای چشمای نازت بشم سه شنبه باید بریم واکسن بزنیم و من کلی استرسش را دارم انشالله این هم برات بی دردسر بگذره ...
نویسنده :
مامانی
1:51
شانزده ماهگیت مبارک عشق مامان
نازنیم سلام شانزده ماهه که شدی همه جون ما تو خورشیدی بودی که طلوع کردی و هر روز با وجودت داری گرمای بیشتری به زندگی ما میبخشی نفس من عاشقتم انقدر شیرین شدی که هرچی بگم کم گفتم کلی بلبل زبونی میکنی کلی دلبری میکنی و خلاصه کلی عشق میکنیم باهات. الهی فدات بشم شیرینی زندگی من ببین چقدر شیطونک شدی رفتی تو کیف بابایی نشستی بابایی امتحان داشت داره درس میخونه شما هم ببین چه خوشکل بازی میکنی عشقم عاشق پارکی و همه اش میگی بریم تاب تاب اینجا تو یه روز سرد رفتیم پارک و شما اینجوری پوشیده بودی الهی فدات بشم که هیچی هم نگفتی مامان جونم دومین یلدات مبارک عشقم اینم یه یلدای خودمونی تو خونه خودمون ...
نویسنده :
مامانی
11:48
پانزده ماهگیت مبارک نفسم
سلام عشقم ببخش این همه تاخیرم رو نفسم حسابی بلا شدی حسابی جیگر شدی اونقدر خوبی که دلم میخوام مدام بغلت کنم و بچلونمت حسابی عاشقتم و دوستت دارم پسرکم خیلی مامان دوستت داره کلی برامون شیرین زبونی میکنی هرچی میخوای میگی بده یا هرچیزی برات جذاب باشه میگی دیدددددی؟ ماشین بزرگ میبینی میگی بوووو بوووو یا چراغونی خیابونا را میگی اوووو بریم سراغ عکسات: دیگه نمیذاری عکس بگیرم خودتم میخوای عکساتو ببینی ببین چه ناز خوابیدی اینم دوچرخه ای که برات خریدیم تو کلی ذوف کردی و هی میگفتی چرخ اینم جای پات که روی پتو جا موند و من کلی ذوفشو کردم عاشق کبابی و هر وفت ازت میپرسم چی برات ...
نویسنده :
مامانی
14:30