عشق مامانعشق مامان، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره

ارزوی مامان

منتظر معجره ام

سلام به همه دوستای خوب و مهربونم امروز صبح نوبت دکتر داشتم رفتم و وضعیتمو بهش گفتم بهم شیاف داد و گفت سریع برو سونو و جوابشو عصر برام بیار ولی صبح هرجایی رفتم بهم نوبت ندادند فقط یه جا برای امشب ساعت 8 بهم وقت داد امشب میرم سونو توکلم فقط به خداست نمیدونم قراره چی بشه ولی دلم آرومه خیلی ارامتر از دفعه قبلی ..... الان داشتم این پست را میخوندم روزی که قرار بود برم سونو واسه شنیدن صدای قلب نی نی ولی نی نی نبود : سه شنبه 12 شهریور 1392: سلام نفس مامان خوبی؟ امروز مامانی قراره ساعت 8 ربع کم بریم واسه اولین سونوگرافی ..... خوشکل مامان خواهش میکنم قلب خوشکلت صدای تپشش را به مامانی نشون بده ... الهی دورت بگردم عزیزمممممممم نمیدونم چجو...
12 بهمن 1392

حسرتهای همیشگی

سلام نی نی نازنیم .... نمیدونم الان هستی یا نه ؟ نمیدونم پیشم میمونی یا نه ؟ ولی نمیدونم چرا می خوای آزارم بدی؟ چرا هر بار میایی توی دلم و زندگیمو بهم میزنی و بعدش کوله بارتو می بندی و میری؟ آخه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا عذاب کشیدن من برات اینقدر لذت بخشه؟ چرا دوست داری منو زجر بدی؟ اخه چرا؟ دلم کلی گرفته از دیروز لکه هایی می بینم که نباید باشند لکه هایی که گاهی با دردهای خفیف هم همراهه.... امروز همه جا تعطیله و به هیچ دکتری هم دسترسی ندارم..... نمیدونم چی قراره بشه؟ ولی امیدوارم اینار با یه کوله بار غم و غصه تنهام نذاری........ ...
11 بهمن 1392

سونوگرافی

سلام به همه شما مهربونا که این چند روز با پیاماتون واقعا دلگرمم کردید دیروز رفتم پیش دکتر .... مثلا میخواستم دکترمو عوض کنم یکی از دوستام گفت این دکتر من هست و کارش عالیه منم رفتم پیشش ولی خیلی پشیمون شدم و اخرش گفتم صد رحمت به دکتر خودم.... اولش که رفتم توی مطب بهش میگم باردارم و یه سقط داشتم میخوام اینبار مشکلی نباشه اصلا گوش نمیده چی میگم .... گفت هیچی معلوم نیست ده روز دیگه برو سونو بده بعدش بیا .... بهش میگم خانم من تیروئیدم کم کاره مشکلی نداره ؟ قرصم زیاد نمیکنی؟بازم گفت طوری نیست..... میگم عدد بتام بالا نیست ؟ میگه چرا یکم بالاست .... یا ازمایشگاه اشتباه کرده یا دوقلو هست..... حتی ازمایشهای اول بارداری را ننوشت ....فقط گفت ده روز ...
6 بهمن 1392

رویای زیبای شبانه

از وقتی جواب ازمایش  بتا را گرفتم همه اش فکر و خیال دارم که ایا خوبه ؟ یا ایا بده؟ از بس توی نت توی سایتهای مختلف مطلب خوندم دیگه گیج شده بودم .... نود و نه درصد اونایی که بتاشون خیلی بالا بود نی نی هاشون سالم بود یکی دو مورد بارداری مول بود که خیلی بده .... من دیشب قبل خواب داشتم به این موضوع فکر میکردم که نفهمیدم کی خوابم برد.... توی خوابم خواب یه بچه دیدم... چقدر رویای شیرینی بود یه بچه کوچولو بود که فکر کنم 5 یا 6 روزش بود همه اش بغلم بود میدونستم بچه منه.... با تمام وجودم دوستش داشتم مامانم هم توی خوابم بود و کلی خوشحال بود ... بعد یهو توی خوابم چند ماه گذشت بچه ام را دیدم که بزرگ شده بود فکر کنم نزدیک یک سالش بود توی خواب عاشقش بو...
2 بهمن 1392

عدد بتا

سلام دوستان خوبم امروز ازمایش دادم .... الان زنگ زدم جواب ازمایش را گرفتم روز 31 پری بتا 4000 دفعه قبلی بتا 206 بود ..... خدایا خودت این هدیه را دادی خودت هم برام حفظش کن........ دعا کنید برام.... اولش کلی نگران شدم که نکنه خارج رحمی باشه ولی توی نی نی سایت دیدم خارج رحمی بتا کم میره بالا.... لطفا برام دعا کنید اگه میتونید نظرتون را در مورد عدد بتام بگید ...
30 دی 1392

بیبی چک دوم

سلام دوستان خوبم واقعا از همتون ممنونم من امروز صبح زود دوباره بیبی چک گذاشتم البته یه مارک بهتر چون میگفتند مدی کور خطا زیاد داره اینبار rodes استفاده کردم که داروخونه گفت جوابش صد در صد درسته ... دقیقه اول خطش در حد محو بود جوری که به شوهرم گفتم منفی هست و اون بیبی چک خطا داشته ولی کم کم پررنگ شد وقتی کاغذش را خوندم دیدم نوشته بعد از سه دقیقه چک کنید که بعد از همون سه دقیقه خطش دومش کاملا مشخص بود و حتی از بیبی چک قبلی پررنگتر شده بود.... الان دیگه مطمئن شدم که نی نی اومده توی دلم خدارا بخاطر این نعمت هزاران هزار بار شکر میکنم اینم عکس بیبی چک امروز: ...
28 دی 1392

حال و هوای این روزهای ما

سلام به همه دوستان خوبم .... این روزها کلی تکراری شده از صبح که بلند میشم تا شب یکنواخت میگذره ... اتفاق تازه ای نمیفته و من فقط دارم میگذرونم بعضی روزا خوب بعضی روزا بد ولی در هر صورت میگذره ... دیروز یه کار بد کردم که قول داده بودم اینکارو نکنم ولی خب دیگه شد.... داشتم میرفتم سر کار رفتم یه بیبی چک گرفتم گفتم داشته باشم تا رسیدم محل کارم همکارم گفت چه خبر مامان شدی؟ گفتم نه ولی از بس الکی فکر میکنم مامان شدم رفتم بیبی چک گرفتم تا شنبه هفته بعد که موعد پری هست بذارم اونم گفت مگه چندم سیکلته ؟ من گفتم 24 ... گفت اگه باشی الانم نشون میده... و بدو زود بذار منم منتظر که یکی بگه بیبی بزن و ازخدا خواسته رفتم گذاشتم ساعت 5 عصر بود و همونطور که معل...
24 دی 1392