عشق مامانعشق مامان، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره

ارزوی مامان

درد دل با پسرکم

سلام پسر گلم خوبی مامانی؟ پسرم مامانی را ببخش که دیر میاد وبلاگت را بروز میکنه اخه عزیزم نمیدونم وقتی میام اینجا چی باید بنویسم .... ولی وقتی بیای کلی عکس دارم ازت که بذارم.... پسرگلم خیلی نگرانتم هر روز صبح که بیدار میشم تا شب فقط دعا میکنم تو سالم باشی و سلامت بیایی بغلم از خدا میخوام تو را برام حفظ کنه و مواظبت باشه عزیزدلم. حالا بگم از سیسمونی پسر خوشکلم که مامانم زحمت کشیده بودند و کلی لباسای خوشکل واسه عزیزم خریده بودند با یه عالمه اسباب بازیای جورواجور من که تا دیدمشون دلم اب شد و از خدا خواستم این سه ماه باقیمونده زودتر بگذره و عشقم بیاد بغلممممممم .... الهی مامانی فدات بشه پسرکم بیتاب دیدنتم ولی تو قول بده خوب رشد کنی و سر وفتش ب...
17 خرداد 1393

این روزهای ما

سلام پسر نازم خوبی نفس مامان؟ اگه بدونی چقدر بی تاب دیدنت شدم .... هر روزی که میگذره انگار هزار سال برام سپری میشه .... همه اش بهت فکر میکنم.... این که چه شکلی هستی؟ چه جوری و چه روزی دنیا میایی... وای عزیزکم اگه بدونی چقدر ذهنم درگیرته .... اگه بدونی چقدر سخته روزهای انتظار....ولی عزیزدلم خوب رشد کن و برای اومدن عجله نکن .... انشالله سر فرصت صحیح و سالم بیایی بغلم... اما دیروز یه اتفاقی افتاد که خیلی نگرانت شدم پسرنازم.... دیروز داشتم میرفتم یهو پای چپم رفت توی یه چاله و با زانو محکم خوردم روی زمین برای اینکه برای تو عزیزم اتفاقی نیفته زانوم را حائل کردم که الان کلی درد میکنه و زخم شده ولی خدا را شکر برای تو اتفاقی نیفتاد ... عزیز دلم ان...
3 خرداد 1393

نتیجه سونو

سلام پسرررررر نازم اره عزیزدلم بلاخره من و بابایی فهمیدیم که خدا داره به ما یه پسر خوشمل و خوردنی میده جایی که رفتم سونو تو را بهمون نشون ندادند و بابایی هم نتونست بیاد داخل ولی من یه جای پیشرفته رفتم که دقیق باشه و خانم دکتر بهمون گفت صاحب یه اقا پسر شدیم البته برای من و بابایی هیچ فرقی نمیکرد که شما دخمل باشید یا پسملی ولی الان خوشحالم که میتونم صدات کنم و بهت بگم پسرکم.... الهی مامانی فدات بشه وفتی توی دلم تکون میخوری انگاری دنیا را بهم میدند عزیزم این ماههای باقیمانده را هم خوب رشد کن و به موقع بدو بیا بغلم عاشقتم پسر گلم ...
24 ارديبهشت 1393

سونوگرافی

سلام جوجه مامان خوبی قربونت برم فردا نوبت سونوی انومالی دارم و می فهمم شما دخملی یا پسملی هستی وای دل تو دلم نیست برای فردا.... کلی دلم برات تنگ شده کاش امشب زود تموم بشه و فردا صبح بیاد کلی منتظر دیدنتم عزیزم فقط سالم باش هرچی خدا صلاح بدونه منم همونو میخوام عشقم ...
21 ارديبهشت 1393

دکتر

سلام عزیز دل مامان خوبی؟ توی دلم جات خوبه؟ بهت خوش میگذره جوجه من؟ دیروز بعد از نوبت دکتر ماهانه داشتم و تا بابا یی از سر کار اومد رفتیم دکتر... مامانی من زحمت کشیده بود و زودتر رفته بود نوبت گرفته بود برای همین زیاد معطل نشدم و زود نوبتم شد جواب ازمایش غربالگری مرحله دومت را دکتر دید و خدا را شکر گفت همه چی خیلی عالیه... بعدشم رفتم روی تخت خوابیدم و صدای تپش قلب عشقم را برام گذاشت کلی ذوق کردم برای داشتنت عزیزم برام سونوگرافی هم نوشت که گفت باید هفته دیگه برم ... خیلی ناراحت شدم اخه فکر می کردم میگم همین هفته برو کلی برای دیدنت ذوق کرده بودم ولی الان باید یک هفته بیشتر منتظر بمونم.... بعدش رفتیم و برای دوشنبه هفته بعد نوبت سونو گرفتیم ... ...
15 ارديبهشت 1393

رویای زیبای شبانه

سلام عزیزم خوبی کوچولوی نازم؟ اگه بدونی چقدر عاشقتم.... دیگه مثل روزای اولی که تکوناتو حس میکردم تکون نمیخوری و من همه اش نگرانتم ... برای سونو هم باید کلی دیگه صبر کنم تا دکتر بفرسته... خیلی دلتنگتم... دیشب توی خواب دیدمت .... بغلت کرده بودم و بهت شیر میدادم وای چقدر خواب شیرینی بود هیچوقت نمیخواستم بیدار بشم ... وقتی بیدار شدم دلم شکست که چرا خواب بوده دوست داشتم تا اخر دنیا خوابم ادامه داشت  و تو را بیشتر می دیدم .... خیلی بی تاب اومدنتم... خواهش می کنم مامانی را تنها نذار خوب رشد کن و بزرگ شو بعد هم سالم و سلامت بدو بیا بغلم.... خیلی دلم میخواست بدونم دخمل طلایی یا پسر بلا؟ ولی دکتر گفت قبل هفته بیست سونو نمیفرستم.... امروز 18 هفته ...
7 ارديبهشت 1393

روز مادر

مادرم ؛ عزیزم ،  بزرگ حامی ام ... چه عاشقانه عشق را به قلب کوچکم روانه ساختی به هر کجا قدم گذاشتی ؛ بهار جاودانه ای پر ازگل امید را برایمان تو ساختی ... همیشه و همیشه و همیشه : پیشمان بمان روزت مبارک مادرم ... میلاد حضرت زهرا  و روز زن را به همه دوستان خوبم تبریک میگم  و خدا را شکر میکنم که امسال من هم لایق نام مادرم ...
31 فروردين 1393

دلتنگی ها

سلام نفسم سلام عمرم سلام کوچولوی نازنینم الهی مامانی فدای شما بشه خیلی دوستت دارم و عاشقت شدم مخصوصا از وقتی توی دلم تکون میخوری من بیشتر حس میکنم که هستی و هر لحظه اش فقط خدا را شکر میکنم و دعا میکنم برای همه دوستام تا این لحظه را تجربه کنند...میدونی امروز چه روزیه؟ امروز روزیه که اگه اون بار پیشم مونده بودی دنیا میومدی و انتظارم برای دیدنت تموم میشد اما عزیزم فقط و فقط خدا را شکر میکنم که تو هستی چون اگه نبودی اون موقع مامانی کلی غصه میخورد عزیزم بهم قول بده خوب رشد کنی و بزرگ بشی تا مامانی خوشحال باشه خیلی دوستت دارم عزیز دلم اون بالاها واسه همه اونایی که نی نی ندارند هم دعا کن تا خدا نی نی هاشونو بفرسته پیششون ...
30 فروردين 1393

اولین حس بودنش

خدایا شکر باورم نمیشه همین الان که من دارم تایپ میکنم یه موجود کوچولو داره توی دلم تکون میخوره و من برای اولین بار فهمیدم که هستی و داری رشد میکنی.... توی این چند روز چند بار این تکونا بود ولی فکر میکردم مال روده است اما الان قشنگ داری وول میخوری....... وای که چه حس خوبیه .... خدایا این نعمت را به همه دوستای منتظرم هم هدیه کن .... اشکم در اومده .... عزیزم شما الان دقیقا 16 هفته و 3 روزه هستی که برای اولین بار بودنت را باور کردم ...
27 فروردين 1393

گذر ایام

سلام کوچولوی نازم.... خوبی مامانی؟ جات امنه؟ اذیت که نمی شی؟ الهی مامانی فدات بشه قول بده سالم و سلامت بزرگ بشی و بیایی بغلم.... الهی فدات بشم مامان جون....نمیدونم بهت بگم دخترکم یا پسرکم .... امیدوارم هرچی هستی صحیح و سالم باشی... عزیزم امروز 16 هفتت تموم میشه و از فردا وارد هفته 17 میشی... چقدر خوشحالم که تا الان با همیم خواهش میکنم اون بالاها از خدا بخواه بقیه راه را هم باهم باشیم و تو سالم و به موقع بیایی بغلم عزیزم.... برای همه خاله هایی که نی نی ندارند دعا کن خدا بهشون نی نی بده و برای خاله هم دعا کن نی نیش پیشش بمونه دکتر احتمال بارداری پوچ داده تو دعا کن نی نی باشه و اون مثل  من این سختی را نکشه قربونت بره مامانی مواظب خودت باش ...
24 فروردين 1393