ارزوی مامان

سلام به یکی یه دونه خودم ببخشید عزیزم که دیر میام وبلاگت ولی با کلی عکس و خبراومدم اول از همه یازده ماهگیت مبارک انشالله همیشه سالم و سلامت باشی بریم سراغ اتفاقات این ماه توی این ماه کلی سفر رفتیم اول رفتیم استان لرستان و سر سبزی های اونور تو مثل همیشه خیلی پسر خوبی بودی اصلا اذیت نکردی  اینم عکسای اون سفر: توی سفر همه اش میخواستی بری بغل بابایی و برامون رانندگی کنی عاشق ماشینی و فرمون الهی فدای راننده کوچولوی خودم بشم من اینجا هم کنار یه رودخانه بود که کلی توش اب بازی کردی و فیلمش را گرفتم انشالله بعدا بزرگ شدی نشونت میدم اینجا هم کنار چشمه لنگان بود که کلی برای اب ذوف میکردی اینم تو راه برگشت نزد...

سلام نازگلم امروز یه روز خیلی خیلی خاص بود تو یهویی بلند شدی و راه افتادی کلی ذوق کردیم برات وای پسر زرنگم خیلی ذوق داری که راه میری میدوی و میخندی بعدش یهویی تالاپی میفتی و غش غش برامون میخندی عاشقتم عروسکم

سلام پسر نازم میدونی تموم زندگی مامان شدی عسلم.... همه وقتم شده علیرضا هر روز صبح با هم تا ساعت ده و یازده میخوابیم بعد بلند میشیم بهت صبحانه میدم بعدش با هم کلی بازی میکنیم تا ساعت دو ناهار بهت میدم میخوری و بعدش میخوابی تا ساعت 5 بعد بلند میشی با بابایی بازی میکنی و کلی براش دلبری میکنی بعدش هم هر روز عصر باهم میریم بیرون و کلی میگردیم و به پسر خوشکلم کلی خوش میگذره فدات بشم مامانی عاشق بستنی هستی و هر روز باید برات بگیرم. بعدشم از پارک میاییم شام میخوری و بازم بازی تا نزدیک ساعت دوازده گاهی وقتا بیشتر میخوابی این شده کار صبح تا شب من  و شما .... همه خونه مون شده اسباب بازیای شما ... ماما بابا دد می می بوف و اااااااااااا و خ...

سلام سلام گل پسر من نه ماهگیت مبارک عزیزم عزیزم ببخش که اینقدر دیر به دیر میام اینجا را برات اپدیت میکنم اخه شما حتی برای یک ساعت به مامانی اجازه نمیدی بشینه پای سیستم وقتی خوابی باید پیشت باشم وقتی بیداری باید بغلم باشی عشقم هر روز داری شیرین تر میشی هرروز داری نازتر میشی هر روز خواستنی تر الهی فدای حرف زدنات بشم کلی ماما بابا میکنی دد پووووو به به ابه وای خیلی خیلی شیرین شدی همه جا را میگیری و بلند میشی میخوای راه بری چار دست و پا کل خونه را طی میکنی تازه از پله ها هم به سرعت برق میری بالا خب بریم سراغ عکسات تا بیدار نشدی بذارم برات فدای خنده هات بشم عزیزم ببین همه جا را میگیری بلند میشی دیگه نمیشه...

سلام پسر نازنینم ببخش مامانی که کمتر میام برات بنویسم اخه بدجوری وقتم پره .... پسر نازنینم این ماه اتفاقای زیاد قشنگی برامون نیفتاد و خیلی سخت گذشت ولی خدا را شکر هر چی که بود دیگه تموم شد....شما حدود یکماه پیش ابله مرغون گرفتی الهی بمیرم برات کلی تب داشتی و اذیت شدی و کلی هم لاغر شدی نمیدونم این ویروس لعنتی از کجا سر و کله اش پیدا شد... ببین صورت مثل ماهت پر از دونه شده الهی بمیرم برات عزیز دلم تازه بهتر شده بودی که مامانی من عمل سختی براش پیش اومد و خیلی اذیت شد ولی خدا را شکر الان بهتره و خدا خیلی بهمون رحم کرد و مامانی گلم را دوباره بهمون برگردوند خدایا شکرت الانم هر روز من و شما میریم از صبح تا شب خونه مامانی تا مو...

سلام نازنینمممممم مامانی را ببخش که دیر به دیر میاد وبت را اپدیت میکنه عزیزکم اخه شما تمام وقتم را گرفتی و همین الانم هی داری بهم غر میزنی که باهات بازی کنم عزیزکم هفت ماهگیت مبارک باشه انشالله که همیشه تنت سالم باشه و زندگیت پر باشه از قشنگی این ماه پر بود از اتفاقای قشنگ.... اولین اتفاق این بود که شما امسال اولین عیدت را داشتی عزیزم انشاالله که صدسال نوروز را ببینی و کلی بهت خوش بگذره سعی میکنم با عکسهات برات کامل بنویسم این هفت سین امسالمون بود که تو هم جز قشنگش بودی عزیزکم اینم تیپ اولین نوروز شما اقا پسر ناز و خوشتیپ تو خونه هم که کلی دلبری میکنی و ناز شدی هفتم عید هم رفتیم مسافرت که شما تو ماشین بی...

وای خدایا شکر پارسال اینموقع توی ترس از دست دادنت بودم و امسال دارمت خدا را شکررررررررررر عزیزز دلم عیدت مبارک بعدا میام و عکس هفت سین و عکسای خودت را میذارم دوستای خوب و همیشگی وبلاگیم عید شما هم مبارک باشه انشالله سالی پر از خیر و برکت داشته باشید