چند روزی که گذشت.....
سلام نفسم ، عمرم ، جونم و همه کسم علیرضای نازنینمممممممممممم
الهی مامانی فدات بشه الهی مامان فربون نگاه مهربونت بشه عشق من.... این چند روز روزای خیلی سختی را گذروندی پنجشنبه اول ابان شما دقیقا 43 روزه بودید که ختنه ات کردیم و خدا را شکر بزرگترین دغدغه من برای شما تموم شد اولش خیلی گریه کردی ولی بعد خوابیدی و وقتی بیدار شدی دیگه اصلا گریه نکردی فقط یکم غر زدی این عکسته بعد از ختنه شدن
چمعه شب بود که یکم سرفه کردی و شنبه صبح دیدم سرما خوردی الهی بمیرم مامانی سریع بردمت دکتر که گفت باید بستری بشی و اگه بستری نشی خیلی مراقبت داره که من طاقت نداشتم ببینم شما را سوزن بزنند گفتم خودم مواظبشم و یه عالمه دارو گرفتم و الان سه روزه دارم بهت دارو میدم انشالله که بهتر بشی عزیزم الان خیلی بهتری ولی عزیزکم زود زود خوب خوب شو.... راستی پارسال مراسم شیرخوارگان نذر کردم اگه امسال شما را داشته باشم ببرمت شیرخوارگان انشالله جمعه میبرمت مراسم به شرطی که قول بدی خوب خوب بشی فدات بشم عزیزممممممممممممممممم
الهی فدات بشم وقتی مریض میشی چقدر مظلوم میشی مامانی
عاشقتم عزیز دلم